۱۳۸۹ آذر ۱۷, چهارشنبه

محرم و صفر است که انسانیت را از بین برده است


باز هم محرم وصفر، از کودکی همیشه برایم حسین واژه مقدسی بود، هر که سخن از حسین می گفت در ذهنم مظلومیت حسین نقش می بست.
احساس می کردم به گفته معلم دینی دبستان حسین خود را برای انسانیت و سر افرازی ما فدا کرد، هرگاه در مجلس روضه ای صحنه های شهادت خود و خانواده اش را می شندیم بغض گلویم را می فشرد و اشک در چشمم جاری میشد و با تمام وجود از یزید و یزیدیان احساس تنفر میکردم.
حسین را بزرگترین مظلوم عالم میشناختم، و یزید را بزرگترن ظالمان، برایش اشک میریختم سینه میزدم، خشم از دشمنانش داشتم،همه بدبختی های امروز را ریشه در ظلم یزید به حسین تصور می کردم.
وقتی روضه خوان ریتم روضه را تند تر می کرد و ما محکمتر سینه میزدیم احساس آرامش عجیبی داشتم، بعد از روضه که به خانه میرفتم احساس سبکی می کردم ،مانند فردی که انتقام تمامی شکست های زندگیش را گرفته. همین حس به من القا میکرد حقیقتی در اسلام نهفته است، بر این باور بودم که تمام ضربه هایی که در زندگی دیده ام ناشی از عدم اعتقاد صحیح به این دین الهیست.
اکنون که پس از گذر سالها به آن دوران مینگرم، کودکی را می بینم که تمام ناکامی هایش را با تخلیه در مراسم روضه خوانی تسکین می داد. امروز کودکی را می بینم که نه حسین را می شناخت و نه یزید را و اگر بر حسین گریه می کرد و بر یزید لعنت،همه از سخنان اطرافیان بود و تبلیغات حکومت تازه تاسیس.
تمامی درد ها را با مخدری با نام محرمآرام می نمود و چشم بر واقعیت میبست چرا که  آرامش نادانی لذتی بیشتر از تلخی واقعیت داشت.
آری، این محرم و صفر است که با قدرت تخدیری فراوان خود، با غمگین ساختن مردم انسانیت ما را به یغما برده است و از ما انسان هایی ساخته که در پای بتی به نام حسین سینه بزنیم و ناله سر دهیم و قمه بر سر خود و کودکانمان فرود آریم.
این افیون لعنتیست که مردم ما را خمار و نعشه بار آورده تا دزد اموال و مملکتش را نبیند و دل به محرم و حسین خوش کند، بر مظلوم خیالی مرده در 1400 سال پیش بگرید و به ظالم زنده در زمان حال خدمت کند.
این ماه های نفرین شده است که کل جامعه ما را مسموم کرده و از عامی و بی سواد تا روشنفکر و تحصیل کرده را محصور خود نموده است.
این محرم  و صفر است که انسانیت را درون ما کشته است.

۱ نظر: