۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۵, دوشنبه

برسد به دست ملت مسلمان٬اسلام بزرگترین توهین به شعور بشریت است


جامه مظلوم نمایی  بر قامت اسلام نمی  نشیند
شما مسلمین همواره با تعصب بر مقدسات خود پایبند بوده اید و بزرگان دینتان را عاری از هرگونه عیب و  گناه تصور کرده اید.
اسلام اعتقاد شماست و این اعتقاد باید محترم شمرده شود. همانگونه که عقاید تمامی انسان ها نباید مورد بی حرمتی واقع گردد
اما نکته ای ظریف درین میان نهفته است
تا چه زمانی باید اعتقادی را محترم شمرد؟
آیا اعتقادات نازی ها و نژاد پرستان نیز محترم است؟

یک عقیده را تا زمانی می توان محترم دانست که به فرد یا گروهی آسیبی نرساند
به قول حافظ :
مباش در پی آزار و هرچه خواهی کن/ که در شریعت ما غیر ازین گناهی نیست
چرا کسی در نقد بودا حرفی نمی زند؟
چرا کسی به زردشتیان خرده ای نمی گیرد؟
جواب روشن است
تاریخ اسلام پر است از قصاوت و ها و خونریزی هایی که اسلام بر این ملت روا داشته است.
به ویژه  تشیع
تا به حال مفاتیح خوایده اید؟ زیارت عاشورا چطور؟ چقدر لعن و نفرین در روایات شما موجود است؟
چقدر روایت در تاکید به لعن و و تبری در متون اصلی شیعه می توان یافت؟
چند هزار نفر را در تاریخ به نام مرتد و کافر کشته اید؟

چند نمونه از توهین های  اسلام به دگر اندیشان  :
احکام نجاسات از نظر آیت الله سیستانی مسأله 80 ـ نجاسات ده چيز است : أول : بول . دوم : غائط . سوم : منى . چهارم : مردار . پنجم : خون . ششم و هفتم : سگ و خوك . هشتم : كافر . نهم : شراب . دهم : عرق حيوان نجاست خوار

آیت الله بزرگ شیعه شخصی را که به الله اعتقاد نداشته باشد به مانند خوک و سگ و مدفوع نجس میداند. حال اگر یکی از همین کافرانی که ایشان و با کمال آرامش مورد لطف و عنایت قرار داده است در جواب بگوید پیغمبر اسلام از بی عقلی این حرف را بر زبان آورده مرتد محسوب شده و قتلش واجب است!!

شاید باز بگویید نمی توان به این علما اطمینان کرد. ممکن است برداشت اشتباهی از اسلام داشته باشند.حال این آیه را بخوانید:

سوره توبه – آیه 28: يا أيّها الّذين آمنوا إنّما المشركون نجس فلا يقربوا المسجد الحرام بعد عامهم هذا و إن خفتم عيلة فسوف يغنيكم اللّه من فضله إن شاء إنّ اللّه عليم حكيم ای کسانی که ایمان آورده اید، مشرکان نجسند و از سال بعد نباید به مسجدالحرام نزدیک شوند و اگر از بینوایی می ترسید، الله اگر بخواهد به فضل خویش بی نیازتان خواهد کرد زیرا الله دانا و حکیم است

اینجا الله مسلمین هم روی به فحاشی آورده و کافران را نجس می خواند و برای نزدیک شدن به کعبه برایشان محدودیت وضع می کند. قانونی که  در همین حال هم در عربستان برقرار است!

سوره بقره – آیه 171: و مثل الّذين كفروا كمثل الّذي ينعق بما لا يسمع إلاّ دعاء و نداء صمّ بكم عمي فهم لا يعقلون مثل کافران، مثل حیوانی است که کسی در گوش او آواز کند و او جز بانگی و آوازی نشنود اینان کرانند ، لالانند ، کورانند و هیچ در نمی یابند
همین علمایی که امروز به بهانه توهین به اعتقادات حکم ارتداد و قتل شاهین نجفی را صادر می کنند٬ در کتاب ها و تفاسیرشان بدترین توهین ها را به دگر اندیشان روا داشته اند!

ازین دسته توهین ها و فحاشی ها در قرآن و روایات اسلامی به دفعات می توان یافت
حال پیش خود بیاندیشید ترانه شاهین نجفی توهین آمیز است یا کلام الله؟
بخاطر ترانه شاهین هیچگاه شنودگانش آدم نشکته اند٬خونی نریخته اند٬ کنیز داری و برده داری نکرده اند ٬با بچه ۹ ساله همبستر نشده اند....
 اما بنا به دستورات الله  ملت هایی از بین رفته اند٬ بسیار زنانی بی  شوهر شده و به کنیزی مسلمین درآمده اند٬چه کودکانی که یتیم شده و بی سرپرست مانده اند و …
اگر بنا بر توهین و احترام باشد
اسلام بزرگترین توهین به شعور بشریت است.

۱۳۹۰ شهریور ۴, جمعه

آقای واحدی کجای اسلام می گوید لا اکراه فی الدین؟

جناب آقای واحدی
بر چه اساسی می گویید این اسلام درست اجرا نمی شود؟ کدام عمل این حکومت بر خلاف اسلام است؟ کدام عملی را پیش ازین پیامبر انجام نداده بود؟
اسلام درست در کجا پیاده سازی شده و نمونه عملی آن کجاست؟
در صحبت هایتان آیه می خوانید که(( لا اکراه فی الدین))!!! چرا آیه های کشتن کفار را نمی خوانید؟!! در قرآن شما این آیه ها نوشته نشده؟

سوره توبه آیه 123

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَلِيَجِدُواْ فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ.

ای کسانیکه ایمان آورده اید، کافرانی که نزد شمایند را بکشید! تا در شما درشتی و شدت را بیابند. و بدانید که خداوند با پرهیزکاران است!


مهم نیست آدم چه دینی داشته باشد؟!

سوره انفال آیه 39

وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلّه فَإِنِ انتَهَوْاْ فَإِنَّ اللّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ .

با آنان نبرد کنيد تا ديگر فتنه ای نباشد و دين همه دين خدا گردد پس اگر باز ايستادند ، خدا کردارشان را می بيند.

سوره التوبه آیه 29

قَاتِلُواْ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَلاَ يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُواْ الْجِزْيَةَ عَن يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ.

کسانی را از اهل کتاب که به خدا و روز قیامت ایمان نمی آورند و چیزهایی را که خدا و پیامبرش حرام کرده است بر خود حرام نمیکنند و دین حق را نمیپذیرند بکشید، تا آنگاه که به دست خود در عین مذلت جزیه بدهند

جناب واحدی
با مسلمان های معتقدی مثل شما حتی کورسوی امیدی هم به آزادی نیست.با تکیه بر امثال شما که بر پیامبری که بزرگترین جنایات علیه بشریت را مقدس جلوه نموده سلام و صلوات می فرستید, نمی توان به دمکراسی رسید. دمکراسی یعنی این که من بتوانم هر رفتار پیامبر شما و اهل بیت تان را نقد کنم و بتوانم بپرسم چرا؟
بتوانم بپرسم چرا علی آدم می کشت ؟ بتوانم بپرسم چرا کافر نجس است؟ آیا شما این سوال ها را می توانید بشنوید؟
یا شما هم بر این اعتقاد دارید که آن کس که حب علی ندارد حرام زاده است؟





۱۳۹۰ مرداد ۲۸, جمعه

خارج کردن مجاهدینی که روزی علیه ملت خویش جنگید و با دشمنش متحد شد از لیست تروریست ها, خیانت به مردم آزادیخواه ایران است

گروهگ تروریستی مجاهدین که از اول پیدایش جز بدبختی و ننگ برای این مرز و بوم نداشته است اکنون سعی در نفوذ در جامعه مجازی ایرانیان و دزدیدن جنبش آزادیخواهانه این جامعه را دارند.
با توجه به سابقه این گروه تروریستی که حتی از کشتن هم وطن و هم فرقه خود هم بیمی ندارند بر ماست که به مبارزه با این فرقه به پا خیزیم و با نقد و تحلیل افکار و عقاید این گروه, هموطنان خود را آگاه سازیم.
بهانه این گروه برای چنین نقد هایی اتحاد است و با این توجیه کودکانه سعی در همسو نشان دادن خواسته های خود با خواسته های مردم را دارند. اتحاد با چه کسی باید شکل گیرد؟ مگر اینان متحد قبلی شان صدام حسین دیکتاتور خونریز عراق نبود؟
با دشمنان این آب و خاک اتحاد کنیم؟ با کسانی که روزی در آغوش صدام بودند و سرمست از اینکه می خواهند بر مردم خویش آتش ببارند؟




خانم کلینتون ، آزاد گذاشتن یک گروه تروریستی که حتی در گروه خود ، به آزادی و حقوق بشر و دمکراسی اعتقادی ندارند، هیچ کمکی به روند دمکراسی در ایران نیست، وقتی یک گروه خشن ، با اعضا خود بر اساس اصول انسانی رفتار نمی کند، چه کمکی می تواند به دمکراسی در ایران بکند؟!


رژیم ایران ، تنها از اینکه این گروه آزادی بیشتری برای فعالیت یافته است، سو استفاده خواهد کرد تا جنبش آزادی خواهی ایران را بیشتر سرکوب کند و هر کسی که کوچکترین فعالیت آزادی خواهانه ای داشته باشد را منتسب به این گروه کند.


شصت سال پیش ، دولت آمریکا با کودتا در ایران ، روند دمکراسی در ایران را مختل کرد و شصت سال است که ایرانیان ، با خون و گوشت خود ، هزینه این اشتباه را می دهند ، لطفا یک تصمیم غلط دیگر نگیرید.


خانم کلینتون، صرف اینکه کسی مخالف رژیم ایران باشد، او را طرفدار دمکراسی و آزادی خواه نمی کند، شما اعمال تروریستی و نقض حقوق بشر توسط رهبران مجاهدین (درباره اعضا سازمان) را در نظر بگیرید و مطمین باشید این گروه هیچ کمکی برای دمکراسی در ایران نخواهند بود.


اگر قرار باشد مجاهدین صرفا به دلیل مخالفت با رژیم ایران از لیست خارج شوند، یادتان باشد که القاعده هم مخالف و دشمن رژیم ایران است.


Dear Madam Secretary, letting a terrorist group free, who do not appreciate the true concept of freedom, human rights including democracy will never be in favour of achieving democracy in Iran.

The Mujahidin Khlagh (“MEK”) is a violent and ruthless group that has savagely killed innocent Iranians in their war against the regime. We question the validity of this group as an effective tool to bring democracy to Iran.

The Iranian regime will most definitely take advantage of the MEK being free from the terrorist list and utilize it against the Green Peace Movement. The Iranian regime will associate freedom fighters with the MEK group to justify the mass executions of innocent civilians that has been ongoing since the Green Peace Movement started two years ago.

Sixty years ago the US interrupted the democracy in Iran by staging a coup against Prime Minister Mosadegh, who was leading Iranians to a democratic regime. It has been sixty years that Iran and the Iranian public have had to compensate for this intrusion through sacrificing their blood and soul.

We are pleading that the United States would not make the same mistake again! Madam Secretary, just being a force against the Islamic regime in Iran, does not make a group democratic or puts them in the category of freedom fighters. If you consider the activities of the MEK leaders in detail, you will realize that they are incapable of helping to bring democracy or freedom to Iran in any shape or form! If the United States believes that the MEK should be eliminated from the terrorist list for opposing the Iranian regime, we remind you of the Al-Qaida and its atrocities against humanity which is still ongoing.

۱۳۹۰ مرداد ۲۳, یکشنبه

محمدرضا شاه پهلوی, یک مومن واقعی




محمدرضا مسلمان و شیعه بود. اگرچه او واجبات شخصی اسلام همچون نماز را بجا نمی‌آورد ولی عمیقاً به خدا اعتقاد داشته و تا حدی نیز قضاوقدری بوده‌است.[۱] محمدرضا پهلوی خود را «یک مومن واقعی» می‌دانست.[۲] او بارها در کتاب‌ها و مصاحبه‌های گوناگون به مکاشفاتی اشاره می‌کند که به آن وسیله با ائمه و بزرگان مذهبی در ارتباط بوده‌است و خود و سلطنتش را تحت حمایت آنان می‌دیده‌است.[۳] به طور مثال، او از شفا یافتنش از بیماری حصبه به دست علی در خواب، نجات از مرگ به دست عباس ابن علی پس از افتادن از اسب در امامزاده داوود و «برخورد با امام غایب در نزدیکی کاخ تابستانی شمیران» نام می‎‌برد.[۴]

او روش رضاشاه را در قلع و قمع روحانیت شیعه در پیش نگرفت و به آنان (همچون سید حسین طباطبایی بروجردی) احترام می‌گذاشت. ولی پس از مرگ بروجردی و مرجعیت خمینی فاصله محمدرضا پهلوی با روحانیت زیاد شد.[۵]

  1. گفتگوهای من با شاه. امیراسدالله علم. جلد اول. طرح نو. عبدالرضا هوشنگ مهدوی. ۱۳۷۳
  2. پهلوی، محمدرضا. «فصل ۴: پدرم، رضاشاه کبیر». پاسخ به تاریخ. ترجمهٔ حسین ابوترابیان. چاپ اول، تهران: ۱۳۷۱، ص ۷۸.
  3. مصاحبه با تاریخ. اوریانا فالاچی. پیروز ملکی. امیرکبیر. ۱۳۵۷ تهران
  4. پهلوی، محمدرضا. «فصل ۴: پدرم، رضاشاه کبیر». پاسخ به تاریخ. ترجمهٔ حسین ابوترابیان. چاپ اول، تهران: ۱۳۷۱، صص ۸۰-۸۱.
  5. نخست وزیران ایران از مشیرالدوله تا بختیار، باقر عاقلی، انتشارات جاویدان، چاپ ۱۳۷۰، صفحه ۹۴۳-

۱۳۹۰ تیر ۷, سه‌شنبه

احادیث در مورد سنگسار چه میگویند؟

در احادیث تمامی فرق اسلامی در مورد سنگسار بسیار صحبت شده است و شکی وجود ندارد که پیامبر چندین بار حکم سنگسار داده است و افرادی در زمان وی سنگسار شده اند و این سنت در زمان حکومت ابوبکر و عمر و عثمان و علی نیز ادامه یافته است و توسط امامان شیعه ادامه پیدا کرده است. در کتب حدیث از جانب بیش از پنجاه نفر روایت شده است که در زمان پیامبر اشخاصی سنگسار شده اند. احادیث مربوط به سنگسار در تمامی کتابهای معروف حدیث از جمله صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ابو داوود، نسائی، ترمذی و اصول کافی یافت میشوند. در اینجا به چند نمونه از این احادیث اشاره میکنیم.

صحیح بخاری جلد 8 کتاب 82 شماره 817

من میترسم که بعد از گذشت زمانی زیاد، کسی بگوید "به الله، ما آیه ای در مورد سنگسار در قرآن نمی یابیم"، و به همین دلیل با ترک یک وظیفه که الله آنرا وحی کرده است به گمراهی بروند. و مجازات سنگسار باید در مورد هر انسانی که ازدواج کرده باشد (مرد و زن)، و دچار دخول غیر شرعی شود، در صورتی که اگر شاهدان لازمه شهادت دهند و یا اینکه حاملگی و یا اعتراف اتفاق بیافتد پیاده شود. سفیان ادامه داد "من این حدیث را اینگونه به یاد می آورم" عمر گفت "به راستی که پیامبر خدا مجازات سنگسار را پیاده کرد و ما نیز بعد از او این کار را انجام دادیم".

صحیح بخاری جلد 8 کتاب 82 شماره 803

الشعبی نقل کرده است:

بعد از اینکه علی زنی را در یک روز جمعه سنگسار کرد، گفت "من او را طبق سنت رسول الله سنگسار کردم.".

صحیح بخاری جلد 7 کتاب 63 شماره 195

جابر روایت میکند:

مردی از قبیله بنی اسلم وقتی که پیامبر در مسجد بود به نزد وی آمد و گفت "من آمیزش جنسی غیر مشروع داشته ام." پیامبر چهره اش را از او به سوی دیگری برگرداند. مرد باز جلوی صورت پیامبر آمد و چهار شاهد علیه خودش آورد. پیامبر اورا صدا کرد و گفت "آیا تو دیوانه ای؟، و پرسید آیا تو ازدواج کرده ای؟" مرد گفت "آری" پیامبر دستور داد تا اورا در مصلی سنگسار کنند. وقتی سنگها از گوشه های تیزشان بر او برخورد کردند او فرار کرد، اما اورا در حرا گرفتند و بعد کشتند.

صحیح بخاری جلد 8 کتاب 82 شماره 813

ابن عباس نقل میکند:
وقتی معز بن مالک پیش پیامبر آمد (برای اعتراف کردن)، پیامبر به او گفت تو احتمالا تنها اورا (زن را) فقط بوسیده ای، یا به او چشمک زده ای و یا به او نگاه کرده ای. او گفت "نه ای رسول خدا!" پیامبر با حسن تعبیر به او گفت، "آیا به او دخول کرده ای؟"، راوی اضافه کرد، بعد از آن (بعد از اعتراف کردن وی) پیامبر دستور داد که او را سنگسار کنند.

صحیح مسلم کتاب 17 شماره 4191

عباده بن صامت نقل کرده است، که رسول الله میگفت "از من فراگیرید"، الله راهی را برای آنها مقرر کرده است. وقتی که مرد مجردی با زن مجردی زنا میکند باید آنها را صد ضربه شلاق بزنید و یک سال آنها را حبس کنید، و وقتی که مرد متاهلی با زنی متاهل زنا میکند آنها را باید صد ضربه شلاق زد و بعد آنها را سنگسار کرد.

صحیح مسلم کتاب 17 شماره 4201

ابن عباس گزارش داد که پیامبر به معز بن مالک گفت: آیا چیزی که در مورد تو به من رسیده است صحیح است؟ او گفت: در مورد من چه به تو گفته اند؟ پیامبر گفت: گفته اند که تو با یک کنیز (برده دختر) زنا کرده ای. او گفت آری من اینکار را کرده ام، و چهار بار به این گناه خود شهادت داد. سپس پیامبر اورا محکوم کرد و او سنسگار شد.

تفسیر جامع جلد 4 صفحه 360 سطر 11

در کافی از جمیل روایت کرده گفت سئوال نمودم از حضرت صادق علیه السلام کسیکه با محارم خود زنا کند چگونه او را اعدام کنند؟ فرمود با شمشیر گردنش را میزنند و در حدیث دیگر از آن حضرت روایت کرده اند که فرمود شخصی که عیال نداشت حضور مقدس امیر المومنین آوردند که با زن پدر خود زنا کرده بود امر فرمود اورا بقتل برسانند و بعضی از زناکاران حد آنها اول صد تازیانه است سپس سنگسار است و ایشان مردان پیر و زنان پیر محصن و محصنه باشند که زنا کرده اند.

در فقیه از حضرت باقر علیه السلام روایت کرده فرمود هرکه با محارم خود زنا کند با یک شمشیر او را بقتل میرسانند و اگر به آن محرم هم با این عمل راضی بوده او را نیز بقتل میرسانند.

در کافی از جمیل روایت کرده گفت سئوال نمودم از حضرت صادق علیه السلام کسیکه با محارم خود زنا کند چگونه اورا اعدام کنند؟ فرمود با شمشیر گردنش را میزنند و در حدیث دیگر از آن حضرت روایت کرده فرمود شخصی را که عیال نداشت حضور مقدس امیر المومنین آوردند که با زن پدر خود زنا کرده بود امر فرمود اورا بقتل برسانند و بعضی از زناکاران حد آنها اول صد تازیانه است سپس سنگسار است و ایشان مردان پیر و زنان پیر محصن و محصنه باشند که زنا کرده اند.

و در کافی از حصرت باقر علیه السلام روایت کرده فرمود مرد و زن پیر زناکاری را که محصن بودند حضور امیر المومنین علیه السلام بردند آنحضرت امر کرد اول آنها را صد تازیانه بزنند سپس رجم و سنگسار کنند.

و از ابو بصیر روایت کرده گفت سئوال نمودم از حضرت صادق علیه السلام شخصی در یکروز چند مرتبه زنا کرده بر او یک حد جاری میکنند یا چند حد؟ فرمود اگر با یک زن مکرر زنا کرده یک حد بر او میزنند و چنانچه با زنان عدیده زنا کرده بتعداد آنها بر او حد جاری میکنند.

در کافی از سماعه روایت کرده گفت حضرت صادق علیه السلام فرمود هرگاه بخواهند شخصی را رجم کنند اول گودالی بکنند اگر آن زن باشد او را تا وسط گودال فرو برند و چنانچه مرد است تا جایگاه بند زیر جامه در گودال فرو میبرند سپس حاکم و بعد از او مردم با سنگهای ریز آنشخص را رجم میکنند و فرمود باید از پشت سرش سنگ بزنند و نباید از پیش رو سنگ و تازیانه بر جسد او بزنند در محاسن از ابن خالد روایت کرده گفت حضور حضرت موسی بن جعفر علیه السلام عرض کردم خبر بدهید بمن از زنا کننده که اورا رجم میکنند زمانیکه از گودال فرار نماید آیا او را بر میگردانند فرمود اگر ثبوت زنا با قرار بوده و بعد از زدن چند سنگ بر او فرار کرده رها میکنند او را و چنانکه بوسیله شهود ثابت شده با ذلت و خواری او را برمیگردانند و سنگسار میکنند ابی بصیر از حضرت صادق روایت کرده فرمود روزی شخصی حضور امیر المومنین علیه السلام شرفیاب شده عرض کرد من زنا کرده ام حکم خدا را در مورد من اجرا فرموده و مرا پاک کنید، حضرت باو فرمود آیا تو دیوانه ای؟ عرض کرد خیر فرمودند چیزی از قرآن تلاوت نموده ای؟ گفت بلی فرمود از چه قبیله و طایفه میباشی تا درباره ات تحقیق شود؟ عرض کرد از مردم مدینه هستم فرمود اکنون برو تا از احوال تو پرسش نمایم امیر المومنین علیه السلام از وضع آن مرد تحقیق فرمود گفتند مردی سالم و عاقل است روز بعد همانشخص بخدمتش رسید و در خواست اجرای حد نمود امیر المومنین علیه السلام از وضع آن مرد تحقیق فرمود گفتند مردی سالم و عاقل است و روز بعد همانشخص بخدمدتش رسید و در خواست اجرای حد نمود امیر المومنین علیه السلام پرسیدند آیا تو عیال داری؟ عرض کرد بلی فرمود آیا در اختیار تو و حضور تو هست یا باو دسترسی نداری؟ عرض کرد در منزلم میباشد فرمودند اکنون برو تا فکری درباره ات بنمایم سومین مرتبه هم که شرفیاب شد او را برگردانید و در مرتبه چهارم که حضور امیر المومنین علیه السلام شرفیاب شده تجدید مطلع نمود حضرت اورا بازداشت فرموده و منادی از طرف آن حضرت ندا کرد که برای اجرای یکی از احکام خدا و حد جاری ساختن بطور ناشناس خارج از شهر حاضر شوید و هرکس با خود سنگهائی بیاورد صبح زود بعد امیر المومنین علیه السلام مرد زندانی را احضار و مقرر فرمودند اول نماز بگذارد سپس دستور حفر گودالی داده آنشخص را در گودال نشانیده و بمردم چنین فرمودند که بر این شخص باید حد خدا جاری نموده و سنگسارش کنید ولی کسی باید او را سنگ بزند که در پیشگاه خداوند محکوم به حد خوردن نباشد و اگر کسی خود را مستحق کیفر و حدود میداند باید برگردد زیرا کسی که خود مستوجب و مستحق حد است نباید اقامه حدود کند و مردم برگشتند فقط امیر المومنین علیه السلام و حضرت امام حسن علیه السلام هریک سنگی برداشته و پس از آنکه چهار مرتبه تکبیر گفتند بسوی مرد رها کرده و بر اثر ضربات سنگها آن شخص هلاک شد آنگاه فرمود بدنش را از گودال خارج نموده بر او نماز گذارده و دفن کردند خدمتش عرض کردند آیا غسل بر این شخص لازم نبود فرمودند همین اجرای حد او را پاک نموده و تا روز قیامت پاکیزه است و فرمودند ای مردم هرکس مرتکب چنین گناهی بشود یعنی زنا کرده باشد باید توبه کند بین خود و خدای خود بخدا قسم توبه کردن در خفا و پنهانی بهتر است از آنکه عفت خویش را در برابر مردم مخدوش ساخته و خود را مفتضح بسازد.

در فقیه از عمار روایت کرده گفت سئوال نمودم از حضرت صادق علیه السلام زن شوهر داریکه زنا کرده و حامله است را چگونه حد بر او جاری کنند؟ فرمود او را رها کند تا وضع حمل کند و بر طفل خود شیر بدهد سپس او را رجم کنند.

تفسیر اثنی عشری جلد 9 صفحه 193 سطر 4

تفسیر شریف لاهیجی جلد 3 صفحه 256 سطر 14

روزی نزد عمر بن الخطاب شش نفر را گرفته آوردند که اینها همه زنا کرده اند عمر حکم کرد که همه آنها را بر یک وجه اقامت حد کنند حضرت امیر المومنین علیه الصلوه و السلام که در آنمجلس حاضر بود بعمر گفت که حکم اینها چنین نیست که تو گفتی، پس او گفت آنچه باید، شما در باب اینجماعت بعمل بیارید؛ حضرت یکی را گردن زد و دوم را سنگسار نمود و سوم را حد زد و چهارم را نصف حد زد و پنجم را تعزیر فرمود و ششم را سرداد عمر و حضار مجلس همه تعجب نموده متحیر شدند عمر گفت: ای ابوالحسن شش کس را در قضیه واحده اقامت پنج نوع عقوبت کردی و یکی را سر دادی که هیچ یک از این حکمها مشابه بدیگری نبود؟ حضرت فرمود چنین است چون شخصی اول ذمی بود (ذمی کسی است از اهل کتاب که در میان مسلمانان و در زینهار و امان مسلمانان زندگی میکند)که زنا با زن مسلمه کرده بود و از ذمه خود بر آمده سزای او گردن زدن بود، ثانی چون محصن بود و با وجود احصان ارتکاب زنا کرده او را رجم فرمودیم و ثالث غیر محصن بود او را حد زدیم و رابع بعد زانی بود اورا نصف حد زدیم و خامس چون وطی بشبهه کرده بود اورا تعزیر فرمودیم و سادس که مجنون و از عقل بهره ای نداشت سرش دادیم (رهایش کردیم) و باید که فردا نگیرند شما را.


منبع: وب سایت زندیق

۱۳۹۰ خرداد ۸, یکشنبه

چند نقل قول از امامان شیعه

علی می گوید:

رسول مرا به مدینه فرستاد تا تصاویر را نابود کنم و سگ ها بکشم.

مبادا مرد عریان شود که شیطان به او نظر و طمع کند.

هرکه را دردی رسد با زن خود جماع کند تا خوب شود.

می دانی تنبور چه می گوید؟ می گوید زود باش تا به جهنم روی

یکی از ملائک حامل عرش به صورت گاو است. پس گاو سید حیوانات است.

وطی کنیز فاجره و کنیزی که از زنا باشد جایز است. صاحب کنیز می تواند دخول دیگران را بر کنیز خود حلال کند.

وطی کردن بمجرد گفتن صاحبش که دخول کردن او را بر تو حلال کردم حلال است.

امام صادق:

کسیکه زیاد بخندد در روز قیامت گریه اش بسیار و کسیکه زیاد گریه کند در بهشت خنده اش بسیار شود.

مکروه است ترک بسم الله کردن در حالت دخول و نکاح با زن سنی و زنان سیاه پوست.

سرمه کشیدن بر چشم قوت جماع را زیاد می کند.

نعلین سیاه نپوش که ذکرت را سست می کند. زرد بپوش.

سنت پیغمبران است زن بسیار داشتن.

اگر کسی بدست و انگشت با فرج زن یا کنیز بازی کند خوب است.

به مفضل که از تنگی نفس ناراحت بود گفت بول شتر بخور تا ساکن شود.

هر یک از پدر و پسر زن یکدیگر را به شبهه دخول کند اصبح آن است که حرام نمی شود.

امام باقر:

دوست دارم پنیر را در شب که موجب قوت جماع می شود .

زن آزاد را در برابر زن آزاد جماع نکن.

اما کنیز را در برابر کنیز اشکالی ندارد.

انجدان رومی بخورید که درد مقعد را زایل می کند.

کلید طب عرب حجامت و حقنه است و بسی قی کردن و آخرین دوا داغ کردن است.

موسی کاظم:

هرکس لذت جماع با کنیزان را دریابد هرگز آنرا ترک نمی کند و اگر کسی فرج زن را ببوسد بر او باکی نیست.

نماز مکن در خانه ای که تصویر است مگر آنکه نخست سر تصویر قطع کنی و بعد نماز بخوانی.

محمد:

بر زن لازم است که هروقت شوهرش اراده جماع داشته باشد از او دریغ نکند حتی پشت پالان شتر.

مبادا کسی با زن خود جماع کند و پیش از آنکه زن آب دهد او آب دهد بلکه با تانی و مکث تا هر دو با هم آب دهند.

(کتاب پژوهشی بر زندگی علی و منابع ، صفحه 342 -347 )

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۲, پنجشنبه

توهم خدا، اثر ارزشمند ریچارد داوکینز

دانلود ترجمه فارسی کتاب از ا. فرزام

پندار خدا به فارسی

در مقدمه ی “پندار خدا”، داوکینز چهار پیام اصلیِ “آگاهی بخش” کتاب را چنین بیان می کند:

  • بیخدایان [اتئیست ها] می توانند زندگی شاد، سرشار، متعادل، و از لحاظ فکری پرباری داشته باشند.
  • انتخاب طبیعی و دیگر نظریه های علمی بهتر از “فرضیه ی وجود خدا” به کار تبیین جهان جانداران و چه بسا کل کیهان می آیند.
  • نباید کودکان را به کیش والدین شان دانست و بر آنها برچسب دین خاصی زد. اصطلاحاتی مثل “بچه کاتولیک” یا “بچه مسلمان” باید منزجرکننده محسوب شوند.
  • بیخدایان باید به بیخدایی خود مفتخر باشند، نه شرمنده. زیرا بیخدایی فرد نشانه ی صحت و استقلال ذهن اوست.

داوکینز می نویسد که ایمان دینی، دست کم به تعبیر متعارف آن، یک “پندار” است: باور کاذبی است که در برابر تمام شواهد خلاف خود سخت جانی می کند. او با این نظر رابرت پیرسینگ همنوا می شود که “هنگامی که یک نفر دچار پندار می شود، دیوانه اش می گویند. هنگامی که افراد بسیاری دچار یک پندار می شوند، مؤمن شان می خوانند.”