۱۳۹۰ شهریور ۴, جمعه

آقای واحدی کجای اسلام می گوید لا اکراه فی الدین؟

جناب آقای واحدی
بر چه اساسی می گویید این اسلام درست اجرا نمی شود؟ کدام عمل این حکومت بر خلاف اسلام است؟ کدام عملی را پیش ازین پیامبر انجام نداده بود؟
اسلام درست در کجا پیاده سازی شده و نمونه عملی آن کجاست؟
در صحبت هایتان آیه می خوانید که(( لا اکراه فی الدین))!!! چرا آیه های کشتن کفار را نمی خوانید؟!! در قرآن شما این آیه ها نوشته نشده؟

سوره توبه آیه 123

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَلِيَجِدُواْ فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ.

ای کسانیکه ایمان آورده اید، کافرانی که نزد شمایند را بکشید! تا در شما درشتی و شدت را بیابند. و بدانید که خداوند با پرهیزکاران است!


مهم نیست آدم چه دینی داشته باشد؟!

سوره انفال آیه 39

وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلّه فَإِنِ انتَهَوْاْ فَإِنَّ اللّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ .

با آنان نبرد کنيد تا ديگر فتنه ای نباشد و دين همه دين خدا گردد پس اگر باز ايستادند ، خدا کردارشان را می بيند.

سوره التوبه آیه 29

قَاتِلُواْ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَلاَ يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُواْ الْجِزْيَةَ عَن يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ.

کسانی را از اهل کتاب که به خدا و روز قیامت ایمان نمی آورند و چیزهایی را که خدا و پیامبرش حرام کرده است بر خود حرام نمیکنند و دین حق را نمیپذیرند بکشید، تا آنگاه که به دست خود در عین مذلت جزیه بدهند

جناب واحدی
با مسلمان های معتقدی مثل شما حتی کورسوی امیدی هم به آزادی نیست.با تکیه بر امثال شما که بر پیامبری که بزرگترین جنایات علیه بشریت را مقدس جلوه نموده سلام و صلوات می فرستید, نمی توان به دمکراسی رسید. دمکراسی یعنی این که من بتوانم هر رفتار پیامبر شما و اهل بیت تان را نقد کنم و بتوانم بپرسم چرا؟
بتوانم بپرسم چرا علی آدم می کشت ؟ بتوانم بپرسم چرا کافر نجس است؟ آیا شما این سوال ها را می توانید بشنوید؟
یا شما هم بر این اعتقاد دارید که آن کس که حب علی ندارد حرام زاده است؟





۱۳۹۰ مرداد ۲۸, جمعه

خارج کردن مجاهدینی که روزی علیه ملت خویش جنگید و با دشمنش متحد شد از لیست تروریست ها, خیانت به مردم آزادیخواه ایران است

گروهگ تروریستی مجاهدین که از اول پیدایش جز بدبختی و ننگ برای این مرز و بوم نداشته است اکنون سعی در نفوذ در جامعه مجازی ایرانیان و دزدیدن جنبش آزادیخواهانه این جامعه را دارند.
با توجه به سابقه این گروه تروریستی که حتی از کشتن هم وطن و هم فرقه خود هم بیمی ندارند بر ماست که به مبارزه با این فرقه به پا خیزیم و با نقد و تحلیل افکار و عقاید این گروه, هموطنان خود را آگاه سازیم.
بهانه این گروه برای چنین نقد هایی اتحاد است و با این توجیه کودکانه سعی در همسو نشان دادن خواسته های خود با خواسته های مردم را دارند. اتحاد با چه کسی باید شکل گیرد؟ مگر اینان متحد قبلی شان صدام حسین دیکتاتور خونریز عراق نبود؟
با دشمنان این آب و خاک اتحاد کنیم؟ با کسانی که روزی در آغوش صدام بودند و سرمست از اینکه می خواهند بر مردم خویش آتش ببارند؟




خانم کلینتون ، آزاد گذاشتن یک گروه تروریستی که حتی در گروه خود ، به آزادی و حقوق بشر و دمکراسی اعتقادی ندارند، هیچ کمکی به روند دمکراسی در ایران نیست، وقتی یک گروه خشن ، با اعضا خود بر اساس اصول انسانی رفتار نمی کند، چه کمکی می تواند به دمکراسی در ایران بکند؟!


رژیم ایران ، تنها از اینکه این گروه آزادی بیشتری برای فعالیت یافته است، سو استفاده خواهد کرد تا جنبش آزادی خواهی ایران را بیشتر سرکوب کند و هر کسی که کوچکترین فعالیت آزادی خواهانه ای داشته باشد را منتسب به این گروه کند.


شصت سال پیش ، دولت آمریکا با کودتا در ایران ، روند دمکراسی در ایران را مختل کرد و شصت سال است که ایرانیان ، با خون و گوشت خود ، هزینه این اشتباه را می دهند ، لطفا یک تصمیم غلط دیگر نگیرید.


خانم کلینتون، صرف اینکه کسی مخالف رژیم ایران باشد، او را طرفدار دمکراسی و آزادی خواه نمی کند، شما اعمال تروریستی و نقض حقوق بشر توسط رهبران مجاهدین (درباره اعضا سازمان) را در نظر بگیرید و مطمین باشید این گروه هیچ کمکی برای دمکراسی در ایران نخواهند بود.


اگر قرار باشد مجاهدین صرفا به دلیل مخالفت با رژیم ایران از لیست خارج شوند، یادتان باشد که القاعده هم مخالف و دشمن رژیم ایران است.


Dear Madam Secretary, letting a terrorist group free, who do not appreciate the true concept of freedom, human rights including democracy will never be in favour of achieving democracy in Iran.

The Mujahidin Khlagh (“MEK”) is a violent and ruthless group that has savagely killed innocent Iranians in their war against the regime. We question the validity of this group as an effective tool to bring democracy to Iran.

The Iranian regime will most definitely take advantage of the MEK being free from the terrorist list and utilize it against the Green Peace Movement. The Iranian regime will associate freedom fighters with the MEK group to justify the mass executions of innocent civilians that has been ongoing since the Green Peace Movement started two years ago.

Sixty years ago the US interrupted the democracy in Iran by staging a coup against Prime Minister Mosadegh, who was leading Iranians to a democratic regime. It has been sixty years that Iran and the Iranian public have had to compensate for this intrusion through sacrificing their blood and soul.

We are pleading that the United States would not make the same mistake again! Madam Secretary, just being a force against the Islamic regime in Iran, does not make a group democratic or puts them in the category of freedom fighters. If you consider the activities of the MEK leaders in detail, you will realize that they are incapable of helping to bring democracy or freedom to Iran in any shape or form! If the United States believes that the MEK should be eliminated from the terrorist list for opposing the Iranian regime, we remind you of the Al-Qaida and its atrocities against humanity which is still ongoing.

۱۳۹۰ مرداد ۲۳, یکشنبه

محمدرضا شاه پهلوی, یک مومن واقعی




محمدرضا مسلمان و شیعه بود. اگرچه او واجبات شخصی اسلام همچون نماز را بجا نمی‌آورد ولی عمیقاً به خدا اعتقاد داشته و تا حدی نیز قضاوقدری بوده‌است.[۱] محمدرضا پهلوی خود را «یک مومن واقعی» می‌دانست.[۲] او بارها در کتاب‌ها و مصاحبه‌های گوناگون به مکاشفاتی اشاره می‌کند که به آن وسیله با ائمه و بزرگان مذهبی در ارتباط بوده‌است و خود و سلطنتش را تحت حمایت آنان می‌دیده‌است.[۳] به طور مثال، او از شفا یافتنش از بیماری حصبه به دست علی در خواب، نجات از مرگ به دست عباس ابن علی پس از افتادن از اسب در امامزاده داوود و «برخورد با امام غایب در نزدیکی کاخ تابستانی شمیران» نام می‎‌برد.[۴]

او روش رضاشاه را در قلع و قمع روحانیت شیعه در پیش نگرفت و به آنان (همچون سید حسین طباطبایی بروجردی) احترام می‌گذاشت. ولی پس از مرگ بروجردی و مرجعیت خمینی فاصله محمدرضا پهلوی با روحانیت زیاد شد.[۵]

  1. گفتگوهای من با شاه. امیراسدالله علم. جلد اول. طرح نو. عبدالرضا هوشنگ مهدوی. ۱۳۷۳
  2. پهلوی، محمدرضا. «فصل ۴: پدرم، رضاشاه کبیر». پاسخ به تاریخ. ترجمهٔ حسین ابوترابیان. چاپ اول، تهران: ۱۳۷۱، ص ۷۸.
  3. مصاحبه با تاریخ. اوریانا فالاچی. پیروز ملکی. امیرکبیر. ۱۳۵۷ تهران
  4. پهلوی، محمدرضا. «فصل ۴: پدرم، رضاشاه کبیر». پاسخ به تاریخ. ترجمهٔ حسین ابوترابیان. چاپ اول، تهران: ۱۳۷۱، صص ۸۰-۸۱.
  5. نخست وزیران ایران از مشیرالدوله تا بختیار، باقر عاقلی، انتشارات جاویدان، چاپ ۱۳۷۰، صفحه ۹۴۳-